جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم قلعی - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم قلعی(قَ عی ی)
ابراهیم بن سعد محدث است. وی به قلعۀ عبدالسلام منسوب است. (منتهی الارب). محدث کسی است که علاوه بر نقل احادیث، در تشخیص راویان ضعیف، ناقلان جعلی، و تناقض های روایی تخصص دارد. علم رجال به عنوان شاخه ای از دانش حدیث، به وسیلهٔ همین محدثان شکل گرفت و برای هر حدیث، مسیر انتقال آن از راوی به راوی مشخص شد. این سطح از دقت علمی، تنها در تمدن اسلامی به چشم می خورد و نمونه ای از نهادینه شدن عقلانیت در دین است.
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَلْ لا)
ابراهیم بن حجاج. از محدثان است. (از انساب سمعانی). محدّث در اصطلاح علم حدیث، به شخصی گفته می شود که احادیث پیامبر اسلام (ص) را روایت، حفظ، بررسی و نقل می کند. این فرد معمولاً با دقت فراوان، سلسله اسناد را بررسی می کند تا از صحت روایت اطمینان حاصل شود. محدثان نقش بسیار مهمی در ثبت و حفظ سنت نبوی ایفا کرده اند و بدون تلاش های آنان، منابع اصلی دین اسلام دچار تحریف می شد.
لغت نامه دهخدا
(قِ طی ی)
ابراهیم. مولای رسول خدا صلی الله علیه و سلم مکنی به ابورافع. وی در فتح مصر حضور داشته و از مردم مصر علی بن ریاح از او روایت دارد. او از جانب علی در کوفه منصوب شد. و به سال 40 هجری قمری وفات یافت. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ عَ لَ)
ابن محمد بن یحیی بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب علیه السلام، ملقب به صوفی. به سال 251 ه. ق. در صعید مصر ظهور کرده شهر اسنا را بتصرف آورد. ابن طولون برای دفع او لشکر فرستاد و ابراهیم پس از یکی دو محاربه مغلوب و منهزم گردید. در سال 259 باز به صعید بازگشت و اشمونین را مسخر ساخت. این بار نیز در مقابل عساکر ابن طولون تاب مقاومت نیاورد و از بحر احمر گذشته به مکۀ مکرمه رفت. والی مکه او را گرفته نزد ابن طولون به مصر فرستاد. چندی بدانجا محبوس بود و از آن پس رها شده به مدینه هجرت کرد و بدانجا درگذشت
لغت نامه دهخدا
(نَ خَ)
ابراهیم بن یزید بن اسود، مکنی به ابوعمار یا ابوعمران. از فرزندان مالک بن نخع و از فقهای تابعین کوفه است و به سال 95 یا 96 هجری قمری درگذشته. (از ریحانهالادب ج 4 ص 180). و نیز رجوع به قاموس الاعلام ج 6 و نامۀ دانشوران ج 1 ص 689 و تاریخ ابن خلکان ج 1 و لغات تاریخیه و جغرافیه ج 7 ص 78 و تنقیح المقال و دیگر کتب رجال شود
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ نَ خَ)
ابوعمران بن یزید بن اسود تابعی فقیه. اصلاً از مردم یمن بود و در کوفه میزیست. او محضر عایشه را درک کرده و به سال 96 ه. ق. درگذشته است. ابن الندیم زاهدی را به اسم ابراهیم نخعی نام برده و ظاهراً مراد صاحب همین ترجمه است. تابعی به کسی گفته می شود که در قرن اول هجری زندگی کرده و موفق به ملاقات با صحابه پیامبر اسلام شده است، ولی پیامبر را ندیده است. این افراد، نخستین نسل از مسلمانانی بودند که دین اسلام را از طریق صحابه آموختند و نقش کلیدی در ثبت و ضبط قرآن و سنت داشتند. اعتماد علما به این طبقه به دلیل تقوا، علم و پیروی دقیق آن ها از سنت نبوی است.
لغت نامه دهخدا